سعید پیوندی جامعهشناس و استاد دانشگاه در فرانسه است. نوشتههای آقای پیوندی را ازجمله میتوانید در کانال شخصی او در تلگرام دنبال کنید.
واکنش آيت الله خامنه ای به ماجرای جنجالی بورسيه های غيرقانونی بار ديگر پرونده بزرگترين اختلاس و دستبرد علمی تاريخ آموزش عالی ايران را در برابر افکار عمومی باز کرد.
صدها هزار کودک مهاجر افغان مقیم ایران از حق آموزش محرومند و این موضوع به صورت یک معضل اجتماعی بزرگ در کشور در آمده است. تصمیم اخیر دولت در مورد حذف شهریه برای کودکان افغان در مدارس دولتی و نیز موضعگیری آیتالله خامنهای پیرامون ثبت نام کودکان افغانی مهاجر (قانونی و غیر قانونی) در مدارس نشانههای مثبتی از تغییر نگاه در مورد آموزش کودکان مهاجر در ایران به شمار میروند.
در خبرهای سال ۱۳۹۳ ایران همه چیز پیرامون پرونده مذاکرات اتمی، مشکلات اقتصادی و نیز رشد پدیده داعش در عراق و سوریه دور میزد. اما نتایج یک نظرخواهی کم سابقه که به مناسبت پایان سال ۱۳۹۳ توسط گروه آیندهبان انجام شده (۱) نشان میدهد که جامعه ایران همزمان در درون خود و گاه به گونهای خاموش با زخمها و آسیبهای بزرگ اجتماعی هم زندگی میکند که رسانههای جمعی سراسری داخلی و نهادهای رسمی کمتر از آنها سخنی به میان میآورند.
اسیدپاشی در متن جامعهای که گفتمان غالب بخشی از نهادهای رسمی و فضای مذهبی پر از کینه و نفرت از غیرخودی است شکل میگیرد. پیام مستقیم و غیرمستقیم این گفتمان منفی گسترش فرهنگ طرد، عدم مدارا، خشونت و تقسیم جامعه به گروههای متخاصم و جدا از یکدیگر است.
حدود ۴ میلیون کودک و نوجوان ساکن ایران به مدرسه نمیروند. وضعیت این گروه بزرگ بازمانده از تحصیل که در میان آنها کودکان کار، بچههای مهاجر افغان، دخترانی که در سنین کم ازدواج کردهاند و دیگر دختران و پسران محروم از تحصیل به چشم میخورد، یکی از آسیبهای بزرگ جامعه امروز ایران است.
با وجود سکوت مطبوعات مجاز و وسائل ارتباط جمعی داخل کشور و تکذيب برخی مسئولين، رسانه ها و شبکه های اجتماعی اين روزها بار ديگر از ادامه سياست محروميت دانش آموزان و دانشجويان بهايی از ورود به دانشگاه و يا ادامه تحصيل آنها خبر می دهند.
چرا تفکيک جنسيتی پس از ۳۵ سال اينگونه در دستور کار شهرداری قرار گرفته است ؟ چرا شهردار تهران طی ۸ سال گذشته بهويژه هنگام پروژه جنجالی تفکيک سازی جنسيتی در آموزش عالی ساکت بود و سخنی از تفکيک سازی در حوزه اداری به ميان نياورد؟ آيا چنين رويه ای میتواند به ساير دستگاههای اداری بهويژه در بخش دولتی هم سرايت کند؟ میتوان همچنين پی آمدهای اجتماعی چنين اقدامی و تاثير آن بر موقعيت زنان را مورد پرسش قرار داد.
سیاسی بودن دانشگاه و یا «سیاسی بازی» در دانشگاه به چه معناست و دانشگاه های ایران تا چه اندازه سیاسی اند؟ چه رابطه ای میان پژوهش و کار علمی و سیاست وجود دارد و آیا می توان دانشگاه را به فضای «غیر سیاسی» تبدیل کرد؟
موضوع افزايش جمعيت در ايران از زمان اعلام نتايج سرشماری سال ۱۳۹۰ به اين سو به يک بحث اجتماعی و سياسی مهم تبديل شده است. اگر در سالهای گذشته حرفهای محمود احمدینژاد پيرامون ضرورت در پيش گرفتن سياستهای تشويقی برای افزايش جمعيت بازتاب چندانی در سمتگيریهای نهادهای رسمی نداشت، از يک سال پيش به اين سو شماری از مسئولين از جمله آيتالله خامنهای و يا کسانی در ميان نمايندگان مجلس به طور علنی زبان انتقاد از گرايشهای گذشته گشودهاند و برآنند چرخشی جدی در سمتگيری راهبردی جمعيتی ايران بوجود آورند. اين رويکرد با ابلاغ سياستهای جمعيتی از سوی آيتالله خامنهای به دولت روحانی وارد مرحله جديدی شده است.
نوروز بدون ترديد مهم ترين نماد هويتی ايرانی هاست و جايگاهی ويژه در هوشياری يا وجدان هويتی (Identity consciousness) ما دارد. اين نماد هويتی مهم همزمان ۳۵ سال است که به موضوع کشمکش ميان نهادهای دولتی و گفتمان رسمی از يکسو با بخش مهمی از افکار عمومی و جامعه مدنی از سوی ديگر هم تبديل شده است.
حکومتی که به نام دین و معنویت در ایران بر سر کار آمد چه کارنامه اخلاقی در جامعه ایران بر جا گذشته است؟ همه به یاد دارند که یکی از وجوه مهم گفتمان انقلاب نزد رهبران اصلی آن نقد آن چیزی بود که «بیاخلاقی و فساد» و مادیگری دنیای غرب و حکومت شاه به عنوان نماد توسعه به سبک و سیاق غربی میدانستند. برای آنها جمهوری اسلامی، دینسالاری و حضور روحانیت در سلسلهمراتب قدرت سیاسی پاسخی بود به ناکارایی اخلاقی نظامهای سیاسی سکولار و «غربزده». نظام اسلامی پس از ۳۵ سال تا چه اندازه به این هدف خود دست یافته است و وضعیت کنونی اخلاق جامعه ما چگونه است؟
وزیر علوم دولت روحانی نیز مانند همتایان خود در گذشته از مهاجرت سالانه حدود ۱۵۰ هزار متخصص ایرانی بهسوی خارج از کشور سخن گفته و ارزش مالی این مهاجرت را ۱۵۰ میلیارد دلار برآورد کردهاست.
بازخوانی تجربه ۱۰۰ روز اول دوران رياست جمهوری حسن روحانی پيش از هر چيز روشن کننده يک نکته اساسی مربوط به فضای سياسی امروز ايران است.
پس از هفته ها بحث و گمانه زنی، رئيس جمهور سرانجام از تصميم خود برای معرفی جعفر توفيقی به عنوان وزير علوم عقب نشست و به جای او رضا فرجی دانا را به مجلس پيشنهاد کرد.
ایرانی بودن به چه معناست و این حس هویتی مشترک میان مردمان سرزمینی که در داخل مرزهای امروزی کشور زندگی میکنند از چه زمان و چگونه شکل گرفت؟ اینها و بسیار پرسشهای دیگر موضوع کتاب خواندنی علیرضا منافزاده به زبان فرانسه درباره ساخت و پرداخت هویتی در ایران (۱) پس از انقلاب مشروطیت است.
بحث های انتخاباتی در سه ماه گذشته بيش از هر چيز پيرامون بحران اقتصادی، مذاکرات هسته ای و اوضاع سياسی متمرکز شده است. وضعيت نظام آموزشی و بويژه دانشگاه ها کمتر در مبارزات نامزدهای انتخاباتی به ميان آمد. دليل به حاشيه رفتن دانشگاه و آموزش هم چندان بر کسی پوشيده نيست.
خبرهای مربوط به گسترش روزافزون دخالت نهادهای رسمی در زندگی خصوصی مردم بيشتر در لابهلای رويدادهای مهم ديگر مانند پرونده اتمی و بحران سياسی گم میشود.
بیشتر